خشوع مومنان جان نماز است از آن معنی که با او دوست راز است
اگر از جان و دل با حق به رازی یقین میدان که دایم در نمازی
اگر چه افضل طاعت نماز است فضیلت بیشتر اندر نیاز است
مصلی را فلاح اندر خشوعست خشوع دوستان در عین جوعست
ازیرا جوع باشد قوت مردان شکم چون پر شود میدان ز شیطان
ببُر از خلق و با حق گیر پیوند به کلّی اقتدا کن رکعتی چند
ز اول بفکن این دنیا پس سر پس آن گاهی بگو الله اکبر
ز خاطر دور کن افعال مَنهی به قول و فعل گو وجّهت وجهی
چو استادی دوانستی که جایست به هر سویی که روی آری خدایست
چو میدانی که نیت چیست باری به نیت کن چو خواهی کرد کاری
قرائت چیست با حق راز گفتن نیاز خویش با حق باز گفتن
حضور قلب میباید در این کار اگر داری وگرنه رو به دست آر
اگر چه ما نمازی میگزاریم ولی در وی حضور دل نداریم
خداوندا حضوری بخش ما را اجابت کن به فضلت این دعا را
تو را تا بود تو اندر وجود است تنت فارق چو شیطان از سجود است
ولی چون بود خود را ترک کردی برو کن سجده اکنون زانکه مردی
برو نیت نکو کن پس قدم نه که نیت مومنان را از عمل به
نماز پنج وقتی سهل باشد توان کردن چون این کس اهل باشد
نماز مومنان این بُد که گفتم به یک معنی و دیگرها نهفتم
نماز مخلصان برتر از اینست ندانستیش پنداری همین است
نمازی کان به حق دین را ستونست یقین میدان صلوه دائمونست
بسی خفتی کنون برخیز از خواب جماعت فوت خواهد گشت دریاب
نخست از فاتحه بشناس خود را بخوان پس قل هو الله احد را
نماز معنوی زان علی بود که جان او ز نور حق جلی بود
که پیکان برکشیدش مرد از پای نجنبید از حضور خویش از جای
تو هم گر عابدی بگذار عادت که اینست ای اخی سر عبادت
نمازی کز سر صدق و صفا نیست اگر در کعبه بگذاری روا نیست
مکن سهو نمازت در ره دین بخوان یک راه ویل للمصلین
نمازی کان به سهو آری تمامت جزایش ویل باشد در قیامت
برو جان پدر بشنو ز محمود کز اینش جز نصیحت نیست مقصود
نماز از صدق کن کانست اولی که تا یابی جزایش قرب مولی
شیخ محمود شبستری - کنزالحقایق
+ دوستی می گفت: به نظرت قرمزیِ رنگ پرچم کم رنگ نشده ؟؟!!! بهش گفتم سرخیِ پرچم از سرخی خون شهداست. خون شهدا هیچ وقت کم رنگ نمیشه . اما این ماییم که گاهی با کارها و غفلتهامون، گرد و غبار فراموشی روشون می پاشیم و کم رنگشون می کنیم ....."
+ یا اله العاصین! خودت فرمودی : نبیء عبادی انا الغفور الرحیم اینک دلخوشم به همین آیه ات
+ قطار توی راه آهن برای نماز مغرب و عشاء متوقف شد. گفت ما می ریم گوشی هامون رو توی ایستگاه بذاریم شارژ بشه. برسیم خونه هنوزم وقت برای نماز هست. اونجا نمازمون رو می خونیم.درسته که وقتی قطار ایستاده بود از اولِ وقتِ نماز گذشته بود اما وقتی به خونه می رسیدن، آخر وقت نماز میشد. با خودم گفتم کاش اونقدری که به فکر شارژ موبایلشه، به فکر شارژ روحش بود!
+ استادفرمود: شیطان برای وسوسه شدن آدم و حوا برای خوردن میوه ی درخت ممنوعه قسم یادکردخیرخواه اوناست: وَقَاسَمَهُمَآإِنِّى لَکُمَالَمِنَ النَّصِحِینَ اماجایی به عزت و جلال خداقسم خوردتموم بنده هاروگمراه کنه:قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ استادگفت:اونجاکه سوگند یادکردخیرخواه آدم و حواست، اونطوروسوسه شون کردوازبهشت بیرون شدن.برای ماکه باسوگنددشمنی آشکاراعلام کرده،چه خواهد کرد؟
+ توی ایام ماه مبارک چقدر دلم برای غربت خدا روی این کره ی خاکی سوخت چقدر دلم برای مظلومیت دین مون سوخت وقتی می دیدم که چقدر راحت و علنی روزه خواری می کنن... وقتی می دیدم چقدر راحت و ساده دین رو بازیچه قرار می دن و در مورد روزه و حتی پرداخت فطریه هم جک می گن.... وقتی می دیدم بی هیچ دلیل موجهی روزه خوری می کنن اما توان روزه گرفتن رو دارن .... اونوقت بود که دلم برای غریبی خدا می سوخت
+ رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی